قصه کولهها؛ نذر حال خوب برادر شد
تاریخ انتشار: ۴ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۵۱۸۷۸
گروه دانشگاه خبرگزاری فارس ـ هر سال خبرهای ضد و نقیضی به گوش می رسد. یکی میگوید هفت، دیگری ده، فرماندار کربلا اعلامیه میدهد که دوازده، و البته محلی ها باور ندارند به کم تر از پانزده!
اما دوازده میلیون زائر شیعه! همه و همه در دو شبانه روز! شب اربعین را سعی میکنند در کربلا باشند؛ روز اربعین محشر به پا میکنند و شام اربعین میمانند و فردایش ناگهان شهر خالی می شود، دوازده میلیون زائر، بی هیچ امکاناتی، با لباس های خاکی، شب و روز را در شهر سپری میکنند، نه هتلی هست نه اگر هم مسافرخانهای باشد، این ظرفیت را دارد که انبوه زائران حسین (ع) را در خودش ببیند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امروز از کاروان دانشجویی دانشگاه تهران که جوار مزار شهدای گمنام دانشگاه تهران عازم پیادهروی اربعین میشوند، بدرقه کردم و در لحظه لحظه حضور حسینی آنها همراه بودم. از بدو ورود به دانشگاه حال و هوای حسینی از درختان تا کولههای دخترها، پسرها و زوجهایی که دست در دست هم در مسیر مزار شهدا میرفتند را میشد دید.
از سمت در ورودی خیابان قدس به سمت مسجد رفتم، در دید اول چایخانهای است که عطر و بوی حسینی همراه آن است.
میخواستم وارد مسجد شوم که نگاهم به تعدادی از دانشجویان افتاد که در کنار مزار شهدای گمنام نشسته بودند و قرآن میخواندند.
با یکی از دانشجویانی که در کنار قبر شهید گمنام نشسته بود، صحبت کردم.
این دختر که میخواست نامش به عنوان ناشناس یاد شود میگوید: سال پیش میخواستم همراه کاروان به پیادهرووی بروم ولی در همین جا از پله افتادم و پایم شکست و جا ماندم و نتوانستم بروم. برای این شهید گمنام خیلی گلگلی کردم و از دستش ناراحت بودم. ولی با این حال قول اربعین بعدی را به ریشش بستم و گفتم سال بعد باید همراه کاروان بروم.
وی میگوید: حالا من عازم کربلا هستم و حال الان خودم را مدیون این شهید میدانم و اوست که واسط من و حسین شده تا الان من راهی کربلا باشم.
* قصه کولهها؛ نذر حال خوب برادر شد
دختری با کوله آبی بین آن همه کوله مشکی توجهم را جلب کرد به سمتش رفتم و به صحبت پرداختم:
از تعجب نگاهم سوالم را فهمید و گفت این کوله کوهنوردی برادرم است که در اخرین کوهنوردی آسیب دید و میخواست به پیادهروی بیاید ولی برای شرایط جسمانی اش نتوانست عازم شود و برای همین از من خواست با کولهاش به پیادهروی آیم و در هر قدمم به یادش باشم و برای سلامتی و بهتر شدنش دعا کنم.
وارد مسجد شدم و گرد دخترانی را دیدم که کنار یکدیگر نشسته بودند و منتظر بودند تا گروهبندی شوند. بدون هیچ نیتی به سمت یکی از گروه ها رفتم و کنارشان نشستم.
* از آرزوی کودکی تا دیدار با امام قلب و تولد دوباره
دانشجوی دیگری میگوید: دیدن حرم امام حسین آرزوی من بود و این آرزو فقط با اربعین میتواند حجت را برای من تمام کند تا به حاجت دلم و دیدار با امام قلبم برسم. من از کودکی وقتی پدرم از روایتهای امام قلب میگفت دلم میرفت و نمی توانستم حال حسینی را حس کنم. ولی حالا با شور حسینی میتوانم همه را به این سختی شیرین دعوت کنم و تجربه حتی یکبار آن را برای تولد دوباره پیشنهاد کنم.
زهرا سلطانی میگوید: امسال تنها سالی نیست که به سفر اربعین میروم، الحمدالله چند سالی است که هم به صورت دانشجویی و به صورت خانوادگی به این سفر میروم.
این سفر با تمامی سفرهای دیگر فرق میکند، اینکه از نجف تا کربلا پیاده میروی میکنی و در راه امام حسین قدم میزنی افتخاری است که نصیب ما شده است، از همینجا برای تمامی افرادی که نتوانستند به کربلا بروند دعا میکنم سال دیگر بینالحرمین شاهد حضورشان باشیم.
دانشجوی دیگری ادامه میدهد: من امسال اولین سالی است که بدون خانواده و به صورت دانشجویی دارم به کربلا میروم، خیلی دوست دارم این سفر تجربه کنم چه بسا شنیده بودم، که این راه خیلی سختی دارد اما تمام سختیهای این سفر را با جون دل قبول میکنم و در این راه قدم برمیدارم انشاءالله که امام حسین از ما قبول کند. بتوانیم برای چند دقیقهای حس غریبی و ناراحتی کاروان حسینی را بچشیم.
بیهدف تلویزیون را روشن میکنم. مجری تلویزیون میگوید: «لایوم کیومک یا اباعبدالله». پس از آن صفحه تلویزیون کویر میایند و کربلا و نجف را نشان میدهد. جمعیت میلیونی که خسته و خاکآلود اما پرشور و شوق خود را مانند اهل حرم و بازماندگان کربلا درآوردهاند تا در اندوه اهل بیت سهیم باشند و حال آنها را ولو اندکی درک کنند. چند روز سفر، بدون هیچ توشه و خوراکی و با پای پیاده در حالی که بار اندک با خود حمل میکنند. مگر میشود؟
اینها صحبتهای یک دانشجویی است که هیچ تصوری از اربعین نداشت و با سفر اول توانست تمام آن را درک کند.
زوج دانشجوی دیگری نیز میگویند: امسال اولین سالی ایت که باهکم به این سفر عاشقانه میرویم این حس، یک حس قابل وصف نشدنی است.خیلی خوشحالم که در این سفر همراه همیشگیم نیز در کنار من است، مطمئن امسال با سالهای دیگر خیلی فرق میکند چرا که اباعبدالله حسین ما را دوتایی دعوت کرده است. همسر خانم که تا چند دقیقهای پیش ساکت بود گفت: من جواب این سوال را همینجا بدهم که میگویند جای خانمها در اربعین نیست این تفکر خیلی نادرست و غلط چرا که همیشه باید خانمهای ما در صحنه حضور داشته باشند. امسال خوشحالم و توفیق دارم که در کنار همسرم به بهشت زمین برویم.
کمکم صدای رانندگان را به گوش میرسد که با صدای رسا زوار حسینی را دعوت به اتوبوس میکردند و چشمان همگان به شوق حسینی تر شده بود و از چشمان آنها میتوانستیم عشق به «اباعبدالله» را ببینیم.
جلوتر که رفتم صدای مادری در گوشم زنگ خورد که میگفت: «پسرم! من جا ماندهام ولی تو در بارگاه امام حسین به یاد من باش»
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: دانشگاه تهران پیاده روی اربعین امام حسین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۵۱۸۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عکس| میثم مطیعی هشدار داد: کربلا رخ میدهد، نه ظهور
میثم مطیعی در جدیدترین توییت خود به مردم هشدار داد و نوشت: اگر شیعیان نسبت به مسائل اجتماعی و فرهنگی بیتفاوت باشند، کربلا رخ خواهد داد نه ظهور!
توییتر میثم مطیعی